فروش ۴۲٫۵ درصد از سهام آسان پرداخت به بانک شهر
- ۱۴۰۳/۱۲/۰۶

ورود بانکها به اکوسیستم استارتاپی و چالشهای پیشرو
در چند سال اخیر، روند سرمایهگذاری و فروش سهام در شرکتهای استارتاپی در ایران بهویژه در حوزه فینتک و پرداخت الکترونیک، تحولات قابل توجهی را به همراه داشته است. یکی از جدیدترین تحولات، فروش ۴۲٫۵ درصد از سهام شرکت «آسان پرداخت» (آپ) به بانک شهر به ارزش بیش از ۴ هزار و ۶۵۳ میلیارد تومان است. این معامله که به خروج همبنیانگذاران «آپ» از ترکیب سهامداری این شرکت منجر شد، نشاندهنده ورود بانکها و شرکتهای خصولتی به اکوسیستم استارتاپی کشور است.
در این مقاله، به بررسی این تغییرات در ساختار سهامداری آسان پرداخت، تاثیرات آن بر آینده این شرکت، و چالشهای احتمالی که بهدنبال چنین تحولات بزرگی در صنعت استارتاپی ایران ایجاد میشود، خواهیم پرداخت.
فروش سهام «آسان پرداخت» به بانک شهر
در تاریخ ۱ اسفند ۱۴۰۳، بانک شهر با خرید ۴۲٫۵ درصد از سهام شرکت «آسان پرداخت» (آپ) به ارزش ۴۶۵۳ میلیارد تومان، مالک عمده این استارتاپ بزرگ شد. این معامله که پس از ارزیابی ارزش این شرکت به حدود ۱۱ هزار میلیارد تومان صورت گرفت، موجب خروج مهدی شهیدی و حامد منصوری، همبنیانگذاران «آپ»، از ترکیب سهامداری این شرکت شد.
سهم بانک شهر در شرکت «آسان پرداخت» از طریق خرید ۳ میلیارد و ۷۷۴ میلیون سهم به قیمت ۱۲۳۳ تومان به ازای هر سهم بهدست آمده است. این تحول در ساختار سهامداری «آسان پرداخت»، نهتنها به معنای تغییر در مالکیت این شرکت است، بلکه بهویژه در بخش فینتک و پرداخت الکترونیک نیز تحولی بزرگ بهشمار میآید.
تاثیرات ورود بانکها به اکوسیستم استارتاپی
یکی از سوالاتی که با این تغییرات در ذهن بسیاری از کارشناسان و فعالان حوزه استارتاپی مطرح میشود، این است که ورود بانکها و شرکتهای خصولتی به استارتاپهای بزرگ مانند «آسان پرداخت» چه تاثیری بر آینده این شرکتها خواهد داشت؟
در ابتدا باید گفت که حضور بانکها در اکوسیستم استارتاپی، بهویژه در بخشهای فینتک و پرداخت الکترونیک، میتواند فرصتهای جدیدی برای توسعه و رشد این استارتاپها فراهم کند. بانکها بهعنوان بازیگران کلیدی در صنعت مالی کشور، منابع مالی و زیرساختهای گستردهای دارند که میتواند به تسریع فرآیندهای توسعهای و نوآوری در شرکتهای استارتاپی کمک کند.
اما از سوی دیگر، برخی کارشناسان بر این باورند که ورود بانکها به این حوزه ممکن است موجب تغییرات عمده در مسیر و فرهنگ کاری این شرکتها شود. زمانی که یک بانک یا شرکت خصولتی عمدهترین سهامدار یک استارتاپ میشود، ممکن است برخی تصمیمات استراتژیک تحت تاثیر اهداف و منافع این موسسات قرار گیرد که میتواند بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر استقلال استارتاپها تاثیر بگذارد.
چالشها و فرصتهای پیشرو
چالشها
با وجود فرصتهایی که ورود بانکها به استارتاپها ایجاد میکند، این تغییرات میتواند چالشهایی را نیز بهدنبال داشته باشد. از جمله این چالشها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-
از دست دادن استقلال مدیریتی: یکی از نگرانیها این است که با ورود بانکها به ترکیب سهامداری استارتاپها، ممکن است این شرکتها استقلال خود را از دست بدهند و تصمیمات استراتژیک بیشتر تحت تاثیر منافع بانکها قرار گیرد.
-
فشارهای دولتی: بسیاری از کارشناسان بر این باورند که برخی از این تغییرات ناشی از فشارهای حاکمیت است که شرکتهای استارتاپی را وادار به واگذاری سهام به بانکها یا شرکتهای خصولتی میکند. این امر ممکن است در بلندمدت به کاهش نوآوری و خلاقیت در این شرکتها منجر شود.
-
تغییرات فرهنگی: با ورود بانکها به استارتاپها، فرهنگ کار و تعاملات درون سازمانی میتواند تحت تاثیر قرار گیرد. این تغییرات ممکن است باعث کاهش سرعت نوآوری و افزایش پیچیدگیهای اجرایی شود.
فرصتها
در کنار چالشها، ورود بانکها به اکوسیستم استارتاپی میتواند فرصتهای بسیاری نیز فراهم کند:
-
دسترسی به منابع مالی بیشتر: بانکها قادرند منابع مالی بیشتری را برای توسعه خدمات و محصولات جدید به استارتاپها اختصاص دهند. این امر میتواند به بهبود زیرساختهای شرکتهای فینتک و گسترش خدمات آنها کمک کند.
-
تقویت زیرساختهای دیجیتال: حضور بانکها میتواند به تقویت زیرساختهای دیجیتال در صنعت پرداخت الکترونیک کمک کند. بانکها با داشتن تجربه و زیرساختهای لازم در این حوزه میتوانند کمک شایانی به ارتقاء خدمات فینتکها کنند.
-
ارتباطات گستردهتر: بانکها بهعنوان موسسات مالی بزرگ میتوانند دسترسی استارتاپها به شبکههای گستردهتر و مشتریان بیشتری را فراهم کنند، که میتواند برای رشد کسبوکارهای نوپا بسیار مفید باشد.
تغییرات ساختاری در شرکتهای استارتاپی ایران
خروج بنیانگذاران از شرکتهای استارتاپی و واگذاری سهام آنها به بانکها و موسسات خصولتی، بهویژه در ماههای اخیر، به یک روند رو به رشد تبدیل شده است. این موضوع، نگرانیهایی را در مورد استقلال این شرکتها و تاثیرات احتمالی آنها بر آینده این صنعت ایجاد کرده است.
بهعنوان مثال، در موارد مشابهی مانند «تپسی» و «دیجیکالا»، پس از فروش سهام بنیانگذاران و واگذاری عمده سهام به شرکتهای بزرگ، این شرکتها توانستهاند به بورس وارد شوند و از مزایای بورسی شدن بهرهمند گردند. با این حال، این فرایند میتواند به تغییرات بزرگ در استراتژیها و فرهنگ سازمانی این شرکتها منجر شود.
نتیجهگیری
فروش سهام «آسان پرداخت» به بانک شهر، نقطه عطفی در تحولات اکوسیستم استارتاپی ایران بهشمار میرود. این اتفاق نشاندهنده ورود بانکها و موسسات مالی به حوزههای نوآورانه و فینتک است، اما همراه با خود چالشها و سوالات زیادی را نیز بهدنبال دارد. در نهایت، آنچه اهمیت دارد این است که این تحولات به رشد و نوآوری در صنعت پرداخت الکترونیک کمک کند و فضای مناسب برای توسعه استارتاپها فراهم گردد.